« اصل تسهيل و تيسيرآیا روش های مورد استفاده در سیره پیامبر صلی الله علیه واله و اهل بیت علیه السلام امروزه هم قابل استفاده است؟ »

از جلوه‌هاى ارزنده در راه و رسم پيامبر اكرم (ص) در تكريم فرزندان مشورت كردن با آنان است.

رسول خدا (ص) با رفتار خود مى‌آموخت كه نوجوانان و جوانان در خانه به منزلۀ مشاور باشند و تعبير «الولد… وزير سبع سنين» [1](فرزند در هفت سال سوم وزير [خانواده و مشاور پدر و مادر] است) در عمل معنا يابد. از سهل بن سعد انصارى چنين نقل شده است:

«أنّ رسول اللّه (ص) أتى بشراب، فشرب منه. و عن يمينه غلام و عن يساره الأشياخ.

فقال للغلام: أ تأذن لي أن أعطى هؤلاء؟ فقال الغلام: لا و اللّه يا رسول اللّه. لا أوثر بنصيبي منك أحدا. قال: فتلّه رسول اللّه (ص) في يده.»[2]

براى رسول خدا (ص) شربتى آوردند. مقدارى از آن را نوشيد. در سمت راست او نوجوانى نشسته بود و در سمت چپ وى ريش‌سفيدانى. پيامبر [براى احترام به ريش‌سفيدان خواست شربت را به آنان بدهد ولى از باب مشورت و تكريم نوجوانان از او اجازه خواست و] فرمود: آيا اجازه مى‌دهى اين شربت را به ريش‌سفيدان بدهم‌؟ نوجوان گفت: نه، به خدا سوگند اى رسول خدا؛ نه، من سهم خود را به هيچ‌كس نمى‌دهم. پيامبر شربت را در دست او ريخت تا بنوشد.

نوجوان و جوان از ذهنى روشن بهره‌مند است و اعتماد به او و او را تكيه‌گاهى در امور خانواده قرار دادن و اين‌گونه به او احترام گذاشتن او را به خوبى بالنده مى‌سازد. آموزه‌اى والا از امير مؤمنان على (ع) دراين‌باره نقل شده است كه راهگشا است:

«إذا احتجت إلى المشورة في أمر قد طرأ عليك فاستبده ببداية الشّبّان، فإنّهم أحدّ أذهانا و أسرع حدسا. ثمّ ردّه بعد ذلك إلى رأي الكهول و الشّيوخ ليستعقبوه و يحسنوا الاختيار له فإنّ تجربتهم أكثر.»[3]

هرگاه به مشورت نيازمند شدى نخست از مشورت با جوانان آغاز كن، زيرا ذهن آنان تيزتر و حدس آنان سريع‌تر است. سپس مسأله را به سالمندان و ريش‌سفيدان واگذار تا در آن نقادى كنند و بهترين را برگزينند كه تجربۀ آنان بيش‌تر است.

[4]

نوجوان در جستجوى نمونه و تجسم عينى براى دانسته‌ها و آموخته‌هاى خويش است و مى‌خواهد بداند، چگونه بايد آن دانسته‌ها و يافته‌هاى عقيدتى و ارزشى و مقدس را جامۀ تحقق بپوشاند. او درصدد پيمودن راهى است كه هرگز آن را تجربه نكرده و در آغاز آن قرار دارد. پس نياز و توجه او به الگوهايى كه راه را پيموده و به مقصد رسيده‌اند، طبيعى است.

بدين ترتيب است كه رفتار والدين، نزديكان، اولياى تربيتى، هم‌سنّ و سالهاى شاخص، رهبران و دانشمندان و قهرمانان جامعه، سرمشق و مدل رفتار نوجوان مى‌گردد، و او چنين مى‌پندارد كه تنها با همان نوع رفتارهاى آنان مى‌توان به مراتب و درجاتى كه آنها بدان نايل شده‌اند، دست يافت.

اين حقيقت، در مورد گروه جوانان نيز صادق است. جوان نيز همواره در جستجوى قهرمانى محبوب و الگويى شايستۀ تقليد است، تا رفتارش را مطابق رفتار او نمايد و منش و طرز برخورد و ظاهرش را با وى وفق دهد، بدان اميد كه به جملگى يا برخى از امتيازات آن قهرمان نايل گردد.

توجه زايد الوصف جوانان به ستارگان سينما و قهرمان ورزشى، شاهد و گوياى اين حقيقت است. در ميان جوانان و نيز نوجوانان آنچه بيش از هر سخن ديگرى به گوش مى‌خورد، وصف قهرمانيها و شاهكارهاى قهرمانان ورزشى و رفتارهاى قابل تحسين و احيانا عجيب و غريب ستارگان سينما است.[5] در «ديباچه‌اى بر رهبرى» پيرامون اين موضوع چنين مى‌خوانيم:

«ستارگان سينما، بت‌هاى قرن بيستم‌اند. شخصيت اين ستارگان، رفتار، طرز لباس پوشيدن، راه رفتن، غذا خوردن، عشق ورزيدن، كتك‌كارى و بطور كلى همه چيز آنها سرمشقهايى براى بسيارى

از جوانان بشمار مى‌روند. چه بسا موضوع فيلمها كه فراموش مى‌شوند، امّا همواره نام و يا خاطرۀ مه‌آلود آنها تنها با تصوير پايدار هنرپيشه پرنفوذ آن در خاطره‌ها بر جاى مى‌ماند.»[6]

اكنون با توجه به اينكه دوران كودكى و نوجوانى و جوانى، دوره‌هاى تربيت و پرورش انسان در همه جهات و جوانب و زمينه‌هاست، روشن مى‌گردد كه الگوها در اين بين چه جايگاه و تأثير عمده‌اى را در شكل‌گيرى شخصيت و نتيجه‌بخشى تربيت افراد بخود اختصاص داده است. بيشتر آنچه انسان به عنوان تربيت از ديگران فرامى‌گيرد و شخصيت خود را براساس آن شكل مى‌دهد - و بصورت عادت و يا ملكه‌اى راسخ در وجود اوست - همه يا اكثريت

[7]قريب به اتفاق آن در دوره كودكى و نوجوانى فراگرفته مى‌شود و سهم دوران پس از جوانى و حتى خود دورۀ جوانى بسيار اندك است. اگر تربيت در كودكى همچون ايجاد نقش بر سنگ است، تربيت در سنين بالا همچون ايجاد نقش بر آب مى‌باشد كه بزودى زايل مى‌گردد و آن را اثرى و دوامى نيست. اين دل كودك و نوجوان است كه همچون زمينى مستعد و دست‌نخورده آماده پذيرش بذر نيكى و بدى است. چنانچه از اين زمينه آماده در جهت تربيت كمال بهره‌جويى صورت نگيرد، پس از گذشت سالهاى نوجوانى و در نهايت، جوانى، تربيت بسيار دشوار مى‌گردد.

[8]

در هفت سال سوم (چهارده تا بيست و يك سال) كه مصادف با سنين بلوغ و نوجوانى است بايد با او (نوبالغ) به منزلۀ مشاور رفتار كرد و ملازمت به جاى آمريّت محور عمدۀ تربيتى در اين دوره خواهد بود. و والدين به جاى اين‌كه روبه‌روى فرزند نوجوان خويش قرار گيرند، در كنار او تدابير لازم را براى زندگى اتخاذ مى‌نمايند، و باهم افق نمودن جنبه‌هاى فكرى خود و نوجوان محيط سالمى را براى رشد وى فراهم مى‌نمايند.»[9]



[1]  المعجم الاوسط، ج ۶، ص ۱۷۰؛ مكارم الاخلاق، ص ۲۲۲؛ مجمع الزوائد، ج ۸، ص ۱۵۹؛ وسائل الشيعة، ج ۱۵، ص ۱۹۵؛ بحار الانوار، ج ۱۰۴، ص ۹۵.
[2]  الموطّأ، ج ۲، ص ۹۲۶؛ مسند احمد بن حنبل، ج ۵، ص ۳۳۳؛ صحيح البخارى، ج ۶، ص ۲۴۹؛صحيح مسلم، ج ۱۳، ص ۱۹۹؛ صحيح ابن حبّان، ج ۱۲، ص ۱۵۲؛ المعجم الكبير، ج ۶، ص ۱۳۹؛ المحلّى، ج ۷، ص ۵۲۲؛ السنن الكبرى، ج ۷، ص ۲۸۶؛ التمهيد، ج ۲۱، ص ۱۲۰؛ تاريخ مدينة دمشق، ج ۲۲، ص ۱۶؛ الجامع لاحكام القرآن، ج ۱۵، ص ۱۰۵؛ نيل الاوطار، ج ۹، ص ۸۷.
[3]  شرح ابن أبى الحديد، ج ۲۰، ص ۳۳۷.
[4] دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی «منطق عملی»، جلد: ۴، صفحه: ۲۶۱، دريا، تهران - ایران، 1383 ه.ش.
[5]  شرح مفصل اين مسئله در كتاب ديباچه‌اى بر رهبرى نوشته ناصر الدين صاحب الزمانى، بخش ۱۰ صفحه ۴۰۱ به بعد آمده است.
[6]  ناصر الدين صاحب الزمانى - ديباچه‌اى بر رهبرى - ص ۴۱۲.
[7] عباسی مقدم، مصطفی، نقش اسوه ها در تبلیغ و تربیت، صفحه: ۸۱، سازمان تبليغات اسلامی. مرکز چاپ و نشر، تهران - ایران، 1371 ه.ش.
[8] عباسی مقدم، مصطفی، نقش اسوه ها در تبلیغ و تربیت، صفحه: ۸۲، سازمان تبليغات اسلامی. مرکز چاپ و نشر، تهران - ایران، 1371 ه.ش.
[9]  محمد رضا شرفى، مراحل رشد و تحوّل انسان به ضميمۀ مقدّمه‌اى بر ديدگاه اسلام در مورد رشد، چاپ سوم، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، ۱۳۶۸ ش. صص ۲۳۲-۲۳۳.

   یکشنبه 23 بهمن 1401


فرم در حال بارگذاری ...