« روش تشويق و تنبيه | مشورت كردن با نوجوانان و جوانان » |
تسهيل و تيسير به معناى آسان كردن و سهل گردانيدن است؛[1] و منظور از اصل تسهيل و تيسير اين است كه برنامهها و اقدامات تربيتى بايد امورى آسان و ميسّر باشد، و مبتنى بر تكاليف شاق نباشد، و راههايى در تربيت گشوده شود كه متربّى با ميل و رغبت در آن راهها گام زند؛ و با متربّى از سر ملايمت و مدارا رفتار شود تا بتواند راه تربيت را بر خود هموار كند و به اهداف تربيت دست يابد. سنّت تربيت الهى چنين است، و خداى مهربان شريعت خود را سهل و آسان قرار داده است تا همگان به كمالات الهى متصف شوند
[2]
محبّت عاملى مهم در سلامت روحى و اعتدال روانى انسان است. استوارى شخصيت و سلامت رفتار آدمى تا اندازهاى زياد به محبّتى بستگى دارد كه در زندگى مىبيند. محيط خانوادگى آكنده از محبّت، سبب تلطيف عواطف و رشد فضايل در افراد مىشود؛ و كسانى كه در محيطى با محبّت پرورش مىيابند، به ارجمندى مىرسند و مىآموزند ديگران را دوست بدارند و در اجتماع رفتارى انسانى داشته باشند. ازاينروست كه پيامبر اكرم (ص) به محبّت ورزيدن به فرزندان تأكيد داشت و مىآموخت:
«أحبّوا الصّبيان و ارحموهم.»[3]
كودكان را دوست بداريد و به ايشان مهر ورزيد.
محبّتى كه جان و تن انسان را شكوفا مىكند، محبّتى است معتدل و راستين و به دور از تكلّف و تصنّع و متناسب با سن و سال، و وضع و حال فرزند.
اهميت روش محبّت در تربيت ازاينروست كه محبّت اطاعتآور است و سبب همسانى و همراهى مىشود. رسول خدا (ص) فرموده است:
«المرء مع من أحبّ.»[4]
انسان با كسى است كه او را دوست مىدارد.
محبّت هركه در دل آدمى نشيند، انسان مطيع و پيرو او مىشود، و از خواست او سرپيچى نمىكند. روايت شده است كه امام صادق (ع) فرمود:
«ما أحبّ اللّه من عصاه.»
خدا را دوست ندارد كسى كه او را نافرمانى كند.
[5]
[1] لغتنامۀ دهخدا، ذيل واژههاى «تسهيل» و «تيسير»؛ فرهنگ معين، ج ۱، صص ۱۰۸۳، ۱۱۸۰.
[2] دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی «منطق عملی»، جلد: ۴، صفحه: ۱۵۷، دريا، تهران - ایران، 1383 ه.ش.
[3] الكافى، ج ۶، ص ۴۹؛ كتاب من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۴۸۳؛ مكارم الاخلاق، ۱۱۹؛ عدّة الداعى، ص ۷۸؛ وسائل الشيعة، ج ۱۵، ص ۲۰۱؛ بحار الانوار، ج ۱۰۴، ص ۹۲.
[4] مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة، المنسوب الى الامام أبى عبد اللّه جعفر بن محمد الصادق (ع)، مؤسّسة الاعلمى للمطبوعات، بيروت، ۱۴۰۰ ق. ص ۱۴۸؛ مسند احمد بن حنبل، ج ۱، ص ۳۹۲، ج ۳، ص ۱۰۴، ج ۴، ص ۲۳۹؛ صحيح مسلم، ج ۱۶، ص ۱۸۶؛ سنن ابن ماجة، ج ۲، ص ۱۱۱۸؛ علل الشرايع، ج ۱، ص ۱۴۰؛ امالى المفيد، ص ۱۵۲؛ مسند الشهاب، ج ۱، ص ۱۴۲؛ امالى الطوسى، ج ۲، صص ۲۳۴، ۲۴۵؛ مكارم الاخلاق، ص ۴۵۶.
[5] دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی «منطق عملی»، جلد: ۴، صفحه: ۱۶۳، دريا، تهران - ایران، 1383 ه.ش.
فرم در حال بارگذاری ...